معرفی کتاب


«تاثیر انتفاضه بر رژیم صهیونیستی» را دکتر عبدالوهاب المسیری تالیف کرده و احمد کریمیان آن را به فارسی برگردانده است.

اعتدال و افراط در یهودیان اسراییلی، فراز و فرود رویاها، وضع اقتصادی، بحران های امنیت و عدم میل و رغبت به مهاجرت، بروز اختلافات در مساله اسکان، گریز از خدمت سربازی، مهاجرت منفی، خشم جهانی، جنگ آزادی بخش فلسطین، فرجام اسراییل و توهم نفوذ یهود از جمله عناوین بخش های مختلف این کتاب به شمار می آید.

در بخشی از این کتاب آمده است: «انتفاضه در تمامی عرصه های حیات تجمع صهیونیستی، تاثیرات عمیقی بر جای نهاده است. در زمینه اقتصاد، پس از سال ها رونق و شکوفایی و ثبات اقتصادی، توفان انتفاضه آن را متزلزل و آسیب دیده نمود و در رکودی از انتظار قرار داد.

حالت فوق العاده همراه با بیم و تشویش، چنان بر پیکره اقتصاد رژیم صهیونیستی چیره شده و بحران موجود چنان تار و پود اقتصاد را فرا گرفته که از زمان تاسیس این رژیم بی سابقه بوده و دولت از هرگونه اقدام و راه حلی درمانده است.»

مترجم در مقدمه این اثر در بخشی به چهره عرب در تبلیغات و ادبیات صهیونیستی پرداخته و آورده است: ادبیات صهیونیستی همواره کوشیده است تا از انسان عربی، چهره ای حقیر و منحط ترسیم کند.

آشرجینزبرگ در سال ۱۸۹۱ میلادی به یهودیان مهاجر به فلسطین خاطرنشان ساخت که اعراب را مورد تحقیر و خشونت قرار دهند و آنان را بدوی و وحشی چون گله خرانی که هیچ چیز نمی دانند و نمی فهمند، به شمار آورند. یکی دیگر از رهبران صهیونیسم، در اوایل سده پیش تاکید کرد که باید رفتار صهیونیست ها با اعراب، مانند روش برخورد اروپاییان با سیاه پوستان باشد.

اهارون ارونسون، رهبر یهودیان مهاجر در اواخر سده نوزدهم و اوایل قرن بیستم، مهاجران یهود را از سکونت در کنار کشاورزان عرب که به زعم او آلوده و نادان و غرق در خرافاتند، بر حذر داشت و همه اعراب را رشوه خوار نامید.

در تصور وایزمن نیز «عرب» چیزی بیش از آنچه ذکر شد، نیست. او در نامه مورخ ۳۰ نوامبر ۱۹۲۹ میلادی خود به آلبرت انیشتین می نویسد: عرب، عنصر منحطی است که می خواهد پیش از آن که راه رفتن بیاموزد، بدود. این ملت شایستگی دموکراسی ندارد و به سهولت تحت تاثیر بلشویک ها و کاتولیک ها قرار می گیرد.

اما راس کالن، فیلسوف پراگماتیست یهودی (و صهیونیست امریکایی)، انسان عربی را در چهره یکی از شیوخ قبایل صحرای نقب ترسیم می کند که او و فرزندانش با آن که ساعت خارجی در دست دارند، اما چگونگی تشخیص وقت آن را نمی دانند. روی پیراهن بلند عربی خود، کت و یا ژاکت خارجی می پوشند و در جیب بغل خود، قلم هایی قرار می دهند که هرگز از آن استفاده نمی کنند. کار اصلی و مورد علاقه آنان قاچاق حشیش است.

اصرار و تاکید سران صهیونیسم و به تبع آنان، اصحاب مطبوعات و ارباب رسانه های غرب در تخریب چهره عرب و تحقیر آنان موجب شده است که بسیاری از غربیان در قضاوت خویش درباره این قوم، نگاهی منفی و ناصواب داشته باشند.

تعدادی از دانشجویان امریکایی در پاسخ به یک نظرسنجی در مورد اعراب اظهار داشتند: «اعراب، مردمی وحشی هستند که یهودیان را می کشند و نفت را دریغ می دارند... سوداگران نفت و لاشخوران قدرتند... نفت خواران عقب مانده اند... ثروتمندان نفت و...»

و جون از آنان درباره فلسطینیان سوال شد، پاسخ دادند: از نگاه اسراییلیان یک تفاوت اساسی میان آنان با فلسطینیان وجود داشت و آن این که ایشان آقا هستند و فلسطینیان برده.

انتفاضه پایان تلقی منفی از شخصیت انسان عربی و نقطه عطفی در روند مبارزات ملت فلسطین و سرآغازی بر ظهور قابلیت ها و اراده پنهان ملتی بود که ده ها سال به شیوه های گوناگون تحقیر و توهین می شد.

یوسی میلمان در پی مطالب پیشین می افزاید: «انتفاضه بعد تازه ای به مبارزات اعراب بخشید و آن را از حد یک مبارزه سیاسی، به نبردی ملی و همگانی تبدیل ساخت. استفاده فلسطینیان از سلاح سنگ و چاقو، عرصه را بر اسراییلیان تنگ کرده و آنان را به شدت متوحش ساخت.»

این بیم و هراس جامعه اسراییلی را چنان در موضع دفاع و انفعال قرار داده است که اکنون تنها به حفظ موجودیت خویش می اندیشند. یک زن فلسطینی به تنهایی توانست با منفجر ساختن بمبی در سینما قدس، ارکان جامعه اسراییل را به لرزه درآورد. از آن زمان دولت مجبور شد با گماردن ماموران امنیتی در مدخل سینماها، کیف افراد را مورد تفتیش قرار دهد. این امر نه تنها برای ورود به سینماها، بلکه در تمام ارکان عمومی اسراییل، مثل مدارس و کودکستان ها و غیره تا امروز ادامه دارد.»

انتفاضه چنان امنیت رژیم اشغالگر قدس و شهروندانش را هدف گیری کرد که برای این رژیم، تبدیل به یک معضل پیچیده و کابوس وحشت زا گردید. فلسطینیان با دستان خالی ارتش مجهز، مسلح، خشن و کینه توز اشغالگر را درمانده کردند. بسیاری از نویسندگان صهیونیست به روشنی از استیصال و درماندگی ارتش خود سخن گفتند و شماری از تحلیلگران، انتفاضه را باتلاق صهیونیست ها خواندند. اسحاق رابین، آن را جهنمی برای اسراییل ذکر کرد و در جایی گفته بود کاش یک بار صبح از خواب برخیزم و ببینم توفانی آمده و غزه را با خود برده است.

اکنون برخلاف گذشته، ساکنان شهرک های صهیونیستی احساس امنیت نمی کنند و چرخه اقتصادی اسراییل به هم ریخته است. اتوبوس های عادی سطح شهر به اتوبوس های زرهی تبدیل شده و هر یهودی اشغالگر هر آن نگران وقوع حادثه ای خطرناک است.

اکنون دیگر فلسطینیان «خویشتن» را یافته اند و بر طبل عزت و حرمت خویش می کوبند و از موضع اقتدار روحی، نه یهودیان عادی اراضی اشغالی بلکه زمامداران و ژنرال های رژیم صهیونیستی را با اقدامات دلیرانه و شگفت خود تحقیر و استهزا می کنند.

در قسمتی دیگر از این کتاب می خوانیم: «از بارزترین نتایج انتفاضه، که مرزهای فلسطین اشغالی را پشت سر گذارده، خنثی سازی امواج تبلیغاتی است که علیه ملت فلسطین و بر ضد مبارزان و مقاومت آن صورت می گیرد. پیام این ملت به گوش همه ملت های جهان رسیده و صدای خشم و اعتراض آن را برانگیخته است.»

برچسب ها: کتاب
ارسال دیدگاه
توجه: HTML نمایش داده نمیشود!